پزشك انگلیسی به نام هاروی كه گردش بزرگ خون را كشف كرد (و قبل از وی دانشمندی به نام ابن النفیس گردش كوچك خون راكشف كرده بود) در سال 1651 عقیده داشت كه رحم، جنین را ترشح میكند. و حال آنكه این مطلب یك خطای فاحش علمی است. و طبق فرموده قرآن كریم، رحم قرار مكین برای نطفه است: «ولقد خلقنا الانسان من سلاله من طین، ثم جعلناه نطفه من قرار مكین»(3)و یا: « ألم نخلقكم من ماء مهین، فجعلناه فی قرار مكین»(4).

در سال 1675 میلادی، پزشكی بنام مالپیگی عقیده داشت كه جنین به شكل بسیار كوچكی در داخل تخمك قرار دارد و اسپرم وظیفهای جز فعال كردن تخمك ندارد. و دانشمندانی به نام هام وهوك كه كاشف میكرسكوپ و اسپرم بودند، عقیده داشتند كه جنین به شكل بسیار كوچكی در داخل اسپرم قرار دارد و تخمك وظیفهای جز تغذیه و فعال كردن آن ندارد. تا اینكه در قرن هجدهم دو دانشمند به نامهای ولف و اسپالانزانی آمدند و ثابت كردند كه جنین از نطفه زن و مرد به طور یكسان تشكیل میشود؛ همان حقیقت علمی كه امروزه شناخته شده است و مسلمانان از زمان نزول قران كریم، آن را در كتاب خدا میخوانند و همین حقیقت باعث خضوع و خشوع و یقین آنها هر روز بیشتر از روز قبل میشود: «یا أیها الناس إنا خلقناكم من ذكرو أنثی»(5)یا « انّا خلقنا الانسان من نطفه أمشاج نبتلیه فجعلناه سمیعاً بصیراً»(6).
درهمان زمانی كه یك شخص یهودی از پیامبر درباره خلقت انسان میپرسد و پیامبر صلی الله علیه وسلم در جواب میفرماید: «یا یهودی من كلِّّّ یخلق، من نطفة الرجل و نطفة المرأة»(7).
در سال 1839 دو دانشمند به نامهای شوآن و اشلیدن، كشف كردند كه بدن انسان مجموعهای از سلولها است و جنین از سلول واحدی تشكیل یافته كه همان تخمك لقاح یافته است كه تقسیم و تكثیر میشود. یعنی در واقع جسم انسان كه تقریباً از صدها میلیارد سلول تشكیل شده، از یك سلول بنام سلول تخم نشأت گرفته است. قرآن هم تكثیر سلولی را اساس تكثیر حیات میداند:
«انّ الله خالق الحبّ و النوی، یخرج الحیّ من المیّت و مخرج المیّت من الحیّ ذلكم الله فأنّی تؤفكون»(8).

تقسیم سلولی كه تمایز سلولی ( یا انفلاق سلولی) عبارت بهتری برای آن است، به معنی تقسیم و تمایز سلول به دو قسمت مساوی است و این یك عمل اصلی فیزیولوژی است كه بواسطه آن موجودات زنده تكثیر میشوند لذا خداوند تعالی از خودش با صفت «برب الفلق» یاد كرده یعنی سبب زندگی و تكثیر آن و سورهای را با نام «فلق» نامگذاری كرده است.
تا اواسط قرن بیستم، نقش تخمك و اسپرم در تعیین جنسیت ژنتیكی جنین در انسان شناخته نشده بود اما پس از كشف كروموزمهای جنسی توسط دانشمندانی به نامهای«ون وینوانتر» و «پانتر» و «تئولیدان» این پدیده شناخته شد. یونانیها معتقد بودند كه تعیین جنسیت با اسپرم مرد است، اگر اسپرم از بیضه راست خارج شود، جنس نوزاد مذكر میشود و اگر از بیضه چپ خارج شود نوزاد مونث میشود. و بعضی دیگر گمان داشتند كه اگر جنین در سمت راست رحم رشد كند مذكر میشود و اگر در سمت چپ رشد كند مؤنث میشود. ارسطو هم كه معتقد بود فرزند مذكر مربوط به هیجان روحی مرد هنگام آمیزش است و اگر فاقد آن باشد، فرزند مؤنث میشود.
در قرآن كریم به وضوح اشاره شده كه نطفه (چه نطفه مرد باشد چه زن) اساس تعیین جنسیت جنین است كه مذكر شود یا مؤنث:«و انّه خلق الزوجین الذكر و الانثی، من نطفه اذا تمنی»(9) مراحل اساسی تكامل جنین از مرحلهی نطفه امشاج تا مرحلهی علقه، مضغه، عظام و لحم (كه قرآن كریم این نامهای علمی را به آنها داده) در واقع با شكل و خصوصیات میكروسكپی آنها مطابقت دارد با توجه به اینكه در طول همه این مراحل جنین از چند میلیمتر تجاوز نمیكند و علم جنینشناسی كه در نیمه دوم قرن بیستم پدید آمد، چنین وصف قرآنی را از طریق میكروسكوپ تأیید نمود.
احادیث شریفهای نیز بعضی از این آیات كریمه را در مورد جنین توضیح میدهد، مانند تعیین مدت زمانی كه در آن اعضای جنین تشكیل میشود در اواخر قرن بیستم توسط علم جنینشناسی این مطلب كشف شد كه لحم و عظام و سمع و بصر و اعضای جنسی از هفته هفتم بارداری شروع به تشكیل شدن نموده و تا ماه ششم كامل میشود. و این مصداقی است برای قول رسول اكرم صلی الله علیه وسلم كه فرمود:
«اذا مرّ بالنطفه اثنتان و أربعون لیله بعث الله الیها ملكاً فصوّرها و خلق سمعها و بصرها و جلدها و لحمها و عظامها. ثم قال یا رب أذكر أم أنثی؟ فیقضی ربّك ماشاء و یكتب الملك»(10).
هر گاه چهل و دو شب از انعقاد نطفه بگذرد خداوند فرشتهای را مأمور میكند تا آن را صورت نگاری كرده و گوش و چشم و پوست و گوشت و استخوان آن را بیافریند،سپس میگوید پروردگارا، او مرد باشد یا زن؟ و خداوند آنچه را كه بخواهد حكم میدهد و فرشته مینویسد.
بنابراین در بسیاری از آیات قرآن اعجاز طبی در زمینه جنینشناسی پزشكی به خوبی مشهود است. در اینجا به بررسی اینگونه آیات پرداخته و پس از آوردن نظرات متفاوت در این زمینه، به نقد و بررسی آنها پرداخته و نظر معتدل بیان خواهد شد. برخی از اینگونه آیات به خوبی نشانگر اعجاز طبی قرآن بوده و برخی دیگر، در چارچوب تعریف اعجاز قرار نمیگیرند فلذا میتوان از آنها به عنوان «شگفتیهای آفرینش انسان درقرآن» یاد كرد .